تصور کنید یه مهندسی توی ژاپن نوع جدیدی از دوربین دیجیتال طراحی می کند بعد با شما تماس می گیرند که شما آقای وبلاگ نویس شما که از کاربرای پر و پا قرص دنیای مجازی هستید یه زحمتی بکشید برای این دستگاه یه دفترچه راهنما بنویسید
آیا شما می توانید چنین کاری انجام دهید ؟ اگر نه چرا ؟ اگر می توانید به چه ابزاری نیازدارید؟
روشن است که جواب خواهید داد نه؛ خود سازنده دوربین باید این کار را بکند چون او بهتر می داند چی طراحی کرده بهتر از هر کس می تواند کار خود را به استفاده کنندگان و عکاسان معرفی کند ممکن است دیگران هم با کمی دستکاری و کسب تجربیات مدتی را وقت صرف کنند و نحوه عملکرد آن را یاد گرفته و به دیگران یاد بدهند اما این خودش شرایطی دارد اولا باید کمی سرش توی کارباشه و با دستگاههای دیجیتال آشنایی مختصری داشته باشه ثانیا باید وقتی را برای این کار صرف کند که ممکن است توی بخشی از کار دچار اشتباه شود و تشخیصش اشتباه باشد سوم باید بخشی از مطالعاتش را به صورت آزمون و خطا روی دوربین مورد نظر انجام دهد و.... اما همینطوری قطعا نمی تونه چنین دفترچه ای رو تهیه کنه
راستی ما آدم ها برای برای رسیدن به کمال و سعادت اخروی که هدف از خلقتمان هست می تونیم برای خودمون دفترچه راهنما بنویسیم؟ یا خالق و سازنده ما بهتر می تونه این کار رو انجام بده؟
نمی دونم شما چی جواب می دید اما فقط می دونم و شما هم اینو قبول داری که انسان با این همه پیچیدگی هایش با یه دوربین دیجیتال که شاید برای بعضی کار خیلی راحتی باشه اصلا قابل مقایسه نیستند .......
پس ما حق داریم از خدا بخواهیم به جای این که خودمان برای به سعادت رسیدنمان برنامه ریزی کنیم ؛ پیامبرانی را به کمک عقل ما بفرسته تا با گرفتن رهنمود از اون ها راه سعادت رو پیدا کنیم و قرآن دفترچه راهنما است ..........
وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ کَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ{التوبة/122}
شایسته نیست مؤمنان همگى (بسوى میدان جهاد) کوچ کنند; چرا از هر گروهى از آنان، طایفهاى کوچ نمىکند(و طایفهاى در مدینه بماند)، تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهى یابند و به هنگام بازگشت بسوى قوم خود، آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار( بترسند، و خوددارى کنند!
در فکر فرو رفته بودم که شب شهادت امام صادق علیه السلام در مورد آن حضرت چه بنویسم؟! پای تلویزیون نشسته بودم که یک برنامه به نام مشکات توجه منو به خودش جلب کرد جوانی بود که با قطار عازم قم بود برای زیارت حرم حضرت معصومه و دیدن دوست طلبه اش وقتی وارد مدرسه فیضیه شد با دنیاییی از سئوال روبرو شد که راستی طلبه ها این جا چکار می کنند ؟ چرا این همه سختی رو تحمل می کنند از شهرهای دور دست به قم می آیند ؟ چطور درس می خوانند؟ مباحثه طلبگی یعنی چی؟ ووو..
یادم می آید روز اول که می خواستم بیام حوزه؛ پدرم راضی نبود.
توی فامیل تنها کسی بودم که به حوزه می آمدم هر بار که به فامیل و بستگان سر می زدم هر کدام به من متلکی می گفت.
به راستی اگر عزم و انگیزه راسخ من و هدف والایی که دنبال می کردم نبود شاید همان روزهای اول رها می کردم اما آنقدر سرسختی نشان دادم که یکی از دوستان پدرم را برای جلب رضایت او وساطت کردم اگر چه اون روزها توی فامیل منو مسخره می کردند اما وقتی جدی می شوند توی کارهای مهمشان مثل وساطت ها ازدواج قهر و آشتی و پیچ و خم های زندگی شون به من مراجعه می کنند و منو امین خودشان می دونند و توی مسائل دینی خود به امثال بنده مراجعه می کنند یادم نمی رود یه روز یکی از بستگان ما از دنیا رفته بود من هنوز ملبس به لباس روحانیت نشده بودم اما همین فامیل برای منبری مجلس خود رو به من کردند و گفتند ما توی فامیل تو را داریم شما باید منبر بروی من هم با زحمت یک دست لباس از دوستان غرض گرفتم و بالاخره منبر رفتم .
راستی به نظر شما علم دین را از چه کسی باید فرا گرفت؟
گفت: من زبان عربی را نمی فهمم آیا می توانم قرآن را به زبان فارسی بخوانم؟
کفتم:هدفت از این کار چیه؟
گفت: می خواهم درکم نسبت به قرآن زیاد بشه
وقتی فارسی می خوانم درکش می کنم
گفتم: واقعا قرآن را به فارسی میفهمی؟!
گفت: بالاخره زبان فارسی زبان مادری ما است
گفتم: ببخشید شما همین الان به متن هایی مثل مثنوی؛ شاهنامه؛ کلیات حافظ و... مراجعه می کنید همه اونها رو درک می کنید ؟!
گفت : معلومه که نمی فهمم اما این چه ربطی به قرآن داره؛ مخاطب قرآن همه مردم هستند قرآن کتاب هدایت همه مردمه پس باید مردم همه اش رو بفهمند.
گفتم: حرفی نیست اما شما فکرمی کنید همین الان عرب زبان ها به قرآن مراجعه می کنند همه اش را می فهمند نه تنها الان زمان نزول قرآن هم بعضی از عرب ها بسیاری از آیات را درک نمی کردند گاهی می بینید ابن عباس می گوید من معنای فاطرالسماوات را نمی دانستم میان طایفه ای از عرب ها رفتم دیدم چاه را که
می کنند می گویند فطرت البئر .
علی رغم این که عرب ها در همان عصر نزول قرآن زندگی می کردند و با شأن نزول آیات آشنا بودند .
به همین خاطره که خداوند در همین قرآن می فرماید:
َأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ ( سوره نحل آیه 44) ما قرآن را به سوی تو ( ای پیامبر) نازل کردیم تا آن چه را برای آنان فرستادیم برایشان بیان کنی
یعنی قرآن نیاز به توضیح داره این طور نیست که هر کس به قرآن مراجعه کرد آن را بفهمد نیاز به مبین دارد گذشته از این که مواردی در قرآن وجود دارد که آن ها را هم پیامبر و فرزندانش برای ما بگویند
گفت: در مورد پیامبر قبول دارم اما دیگر از قرآن و پیامبر نمی شود جلو تر رفت
گفتم خود قرآن فرموده:
َمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا ؛ آنچه را پیامبر برای شما آورد بگیرید و آن چه شما را از آن نهی کرد از آن دوری جویید
مگر همین قرآن نفرموده :
ُقل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى ؛ ( ای پیامبر ! بگو من از شما مزد رسالت نمی خواهم جز این که از شما می خواهم نسبت به اهل بیت مودت داشته باشید .
ادامه رو اینجا هم می توانید بخوانید